هوس چیپس مزمز کردم که با مریم بخورم
هوس گردوی تازه کردم که با نغمه بخورم
هوس دل و جیگر کردم که با مامان بخورم
هوس کباب کردم که با متین بخورم
هوس ساندویچ مغز کردم که با مریم و نرمین بخورم
هوس پیتزا کردم که با مامان بخورم
هوس سبزی پلو کردم که با بابا بخورم
هوس گوجه و پیاز کردم که با بابا بخورم
هوس سوپ کردم که با خودم بخورم
هوس قیمه ریزه کردم که با عموها بخورم
هوس خورش ترشی شامی و ترشی تره کردم که با عمو اسماعیل بخورم
هوس آبگوشت کردم که با مریم بخورم
هوس دلمه کردم که با مریم بخورم
شکمم داره قار و قور می کنه و به یاد تمام خاطره های خوبم از چیزهای خوشمزه با آدم های پایه افتادم
No comments:
Post a Comment