Thursday, December 29, 2011

شیرینی

دوم دبستان که بودیم، زنگ های تفریح، جای یکی از لونه های مورچه ها رو شناسایی کرده بودم. دست دوستم رو می گرفتم، با هم خورده های کلوچه مون رو می بردیم واسه شون می ریختیم. می نشستیم کنارشون و خوردن و بردنشون رو تماشا می کردیم. گاهی کمکشون می دادم و خورده ها رو برمی داشتم، می ذاشتم نزدیک سوراخ لونه شون. گاهی نصف بیشتر کلوچه ام رو نگه می داشتم واسه ی اونها. لبخند مورچه ها رو روی صورتشون نمی دیدم، اما شور و هیجانشون رو احساس می کردم. قدم هاشون تندتر می شد. با همدیگه تصادف می کردند. به همدیگه کمک می کردند که با هم یک چیزیو ببرند. دیدنشون لذت بخش بود

Monday, December 26, 2011

من می تونم

بجنگ!

بجنگ مرجان!

با خودت بجنگ مرجان!

Sunday, December 25, 2011

خدا را صدها بار شکر که به ما دماغ داد

بخش موردعلاقه ی درست کردن غذا برای من وقت هایی هست که

دارم زردچوبه رو اضافه می کنم
یا شوید رو
یا گشنیز و جعفری رو
یا پیاز داغ رو
یا سیر رو
یا فلفل دلمه ای رو
همه چیزهایی رو که بوهای خوب دارند

غذا بدون بو هیچ هست

Saturday, December 24, 2011

قار و قور می کنیم

هوس چیپس مزمز کردم که با مریم بخورم
هوس گردوی تازه کردم که با نغمه بخورم
هوس دل و جیگر کردم که با مامان بخورم
هوس کباب کردم که با متین بخورم
هوس ساندویچ مغز کردم که با مریم و نرمین بخورم
هوس پیتزا کردم که با مامان بخورم
هوس سبزی پلو کردم که با بابا بخورم
هوس گوجه و پیاز کردم که با بابا بخورم
هوس سوپ کردم که با خودم بخورم
هوس قیمه ریزه کردم که با عموها بخورم
هوس خورش ترشی شامی و ترشی تره کردم که با عمو اسماعیل بخورم
هوس آبگوشت کردم که با مریم بخورم
هوس دلمه کردم که با مریم بخورم
 
شکمم داره قار و قور می کنه و به یاد تمام خاطره های خوبم از چیزهای خوشمزه با آدم های پایه افتادم

breaking the ice

بعضی وقت ها می خوای یخ رو بشکنی، اما بهتره دوباره راجع بهش فکر کنی

حرف حساب

بعضی ها گاهی یک حرف هایی می زنند که توی خاطرت می مونه. این یکی از اوناش هست

هر وقت با مریم می خوایم بریم خرید مانتو، من معمولا از قبلش می گم من یک مانتوی فلان رنگ می خوام. و وقتی می گم فلان رنگ رو می خوام، دیگه به رنگ های دیگه نگاه هم نمیندازم. مریم همیشه می گه همه شون رو نگاه کن. خودت رو محدود نکن


می زنم می زنی


می زنم
می زنی
می زند
می زنیم
می زنید
می زنند
هر کس ساز خودش را.


م.ن
دی ماه نود

Thursday, December 22, 2011

متین یک

ساعت یک شب هست. دارم فیلم می بینم. همه خواب هستند. متین توی اتاقش داره بازی کامپیوتری می کنه. تا اینکه صدای زدن "آف" کامپیوترش رو می شنوم. متین می آد توی هال. متین سرش رو می آره دم گوشم. "ژله درست کردی؟". می گم "آخ، یادم رفت". می گه "بریم؟" می گم "بریم؟ کجا؟" می گه "ژله درست کنیم. منم می آم پیشت". می گه "بذار چراغ قوه ام رو بیارم". با هم روی نوک پا از اتاق مامان اینا رد می شیم. توی انباری، زیر نور چراغ قوه ی متین، دنبال بسته های ژله می گردیم. پیدا می کنیم. روی نوک پا می ریم توی آشپزخونه. متین ژله درست کردن من رو نگاه می کنه. کاسه می خوام بردارم. متین کمکم می ده برشون دارم. متین کمکم می ده مایع ژله رو بریزم توی کاسه ها. من، برخلاف مریم، به متین "آفرین" نمی گم. بوسش نمی کنم. بغلش نمی کنم. متین خوشش نمی آد از اینجور تشویق ها. متین به مریم از این کمک ها نمی ده. متین می ره بطری ها رو پر از آب تصفیه شده کنه. می گه "پیشم بمون. بعد می ریم با هم می خوابیم. امشب توی هال نخواب. بیا پیش من." خودش انقدر بزرگ شده که تختش دیگه واسه اش کوچیکه. اما می ریم که خودمون رو جا بدیم. اول روی سمت راستمون می خوابیم. بعد روی سمت چپمون. بعد رو به بالا. بعد روی شکم. متین توی گوشم از اخبار بسکتبالی می گه. از هنرنمایی های خودش می گه. دو تا خاطره از مدرسه اش می گه. من بیشتر سوال می کنم. کلی می خندیم. صدای خنده هامون رو می خوریم. متین محکم بغلم می کنه و می خوابیم. وسط های شب بلند می شم. خیس ِ عرقیم. یک بوس به متین می دم. می رم سر جام بخوابم. داشتم موقع فیلم با یک نفر چت هم می کردم گویا. یادم رفته بود.

تابستان نود

Saturday, December 17, 2011

بوی برف

برف بو داره. این رو مریم می گه. مریم می گه برف بو داره. من مریم رو دوست دارم چون می گه برف بو داره. من مریم رو دوست ندارم چون گاهی برام غذا درست می کنه. یا چون به کارهام اهمیت می ده. یا چون تشویقم می کنه. یا چون گاهی تحسینم می کنه. اگر فردا که از خواب پا شدیم، مریم تصمیم گرفت برام هیچوقت غذا درست نکنه، به کارهام اهمیت نده، یا تشویق و تحسینم نکنه، من مریم رو دوست دارم. چون مریم می گه برف بو می ده. مریم یک روز از خونه بیرون رفته و بوی برف رو احساس کرده. مدتی که از روز گذشته، فهمیده صبح برف اومده بوده. مریم از اون روز مصمم شده که برف بو داره. حتی اگر صد منبع بگن برف بو نداره، مریم باز می دونه برف بو داره. من مریم رو دوست دارم چون می گه برف بو داره. مریم دیوونه ی برف هست. من مریم رو دوست دارم چون دیوونه ی برف هست. مریم دیوونه ی چند تا چیز دیگه هم هست. مثلا مریم دیوونه ی کاگنیتیو ساینس هست. مریم دیوونه ی زبون آلمانی هست. من نه زبون آلمانی بلدم، نه کاگنیتیو ساینس خوندم. اما من مریم رو دوست دارم، چون دیوونه هست. و می دونه دیوونه ی چی هست. و مریم به دیوونگی هاش اهمیت می ده. من برای کسی که به دیوونگی هاش اهمیت می ده، ارزش قائلم. 

Thursday, December 15, 2011

هزار هزار آهنگ

آهنگ ها انواع مختلفی دارند

آهنگ هایی هست که وقتی ناراحت هستی، گوش می دی که توشون یک حس "الکی خوش بودن" هست تا فراموش کنی
آهنگ هایی هست که وقتی ناراحت هستی، گوش می دی تا احساست تشدید بشه و بریزه بیرون
آهنگ هایی هست که وقتی ناراحت هستی، گوش می دی و دارند می گن دنیا همینه. اما منم همینم. بیا بزرگش نکنیم. غصه نخور
آهنگ هایی هست که وقتی خوشحال هستی، گوش می دی. که می گن دی رام لام، دا رام دام
آهنگ هایی هست که باهاشون خاطره داری. وقتی داره می خونه، باهاش زندگیت رو مرورمی کنی. آدمهای توی زندگیت رو مرور می کنی
آهنگ هایی هست که جادو شده اند. یعنی چون گوش بعضی از افراد شنیدتشون و لذت برده ازشون، گوش می دی و لذت می بری ازشون. چون دوست داری احساس بعضی آدم ها رو با گوش های خودت لمس کنی.  حسشون رو دور و برت احساس کنی. جای اونها بودن رو تجربه کنی. این آهنگ ها رو هیچوقت به عنوان آهنگ های موردعلاقه ات معرفی نمی کنی. اما گاهی با اینها بیشتر از هر آهنگ دیگه ای عشق می کنی
آهنگ هایی هم هست که آهنگ نیستند. درد هستند. فریاد هستند. خود ِ احساس هستند
آهنگ هایی هست که چهار روز پشت سر هم صبح تا شب بهشون گوش می دی و خسته می شی و دیگه هیچوقت گوش نمی دی
آهنگ هایی هست که در تمام طول زندگیت با تو هستند
آهنگ هایی هست که انقدر بهشون احساس نزدیکی می کنی که نمی تونی بهشون گوش بدی، اما همیشه توی گوشیت هستند. برای روز مبادا.
آهنگ هایی هست که با توجه به نوع حست، باهات هر دفعه یک حرفی می زنند
آهنگ هایی هست که غلغلکت می دن
آهنگ هایی هست که حتی اون شب هایی که باید صبحشون ساعت شش پا شی، باز هم کارهات رو می ذاری کنار، سرت رو می ذاری روی میز، چشمهات رو می بندی و یک ساعت بهشون گوش می دی. گوش می دی. گوش می دی..
گاهی یک آهنگ می تونه مخلوطی از چند تا از این بالایی ها باشه
خلاصه آهنگ ها یکی دو تا سه تا نیستند

کی خوب بود؟

خوبی؟ -
مرسی. خودت خوبی؟ -
مرسی -