Saturday, June 15, 2013

چیزهایی که در یاد می ماند - یک



بین دو کلمه ی دیوانه و دیوونه فرق می گذاشت. اگر با انجام دادن یا ندادن کاری حس علاقه اش را بر می انگیختی، دیوونه نام برده می شدی. و اگر حرصش را در می آوردی، دیوانه.

Friday, March 16, 2012

دوست ِ دوست ِ من لزوما دوست ِ من نیست


من از تلاش برای محدود کردن و معنی کردن ِ واژه ی "دوست" دست کشیده ام. اما هنوز دوست هایم را به دو دسته تقسیم می کنم: دوستانی که "دوست" هستند و دوستانی که "دوست تر" هستند.

Thursday, December 29, 2011

شیرینی

دوم دبستان که بودیم، زنگ های تفریح، جای یکی از لونه های مورچه ها رو شناسایی کرده بودم. دست دوستم رو می گرفتم، با هم خورده های کلوچه مون رو می بردیم واسه شون می ریختیم. می نشستیم کنارشون و خوردن و بردنشون رو تماشا می کردیم. گاهی کمکشون می دادم و خورده ها رو برمی داشتم، می ذاشتم نزدیک سوراخ لونه شون. گاهی نصف بیشتر کلوچه ام رو نگه می داشتم واسه ی اونها. لبخند مورچه ها رو روی صورتشون نمی دیدم، اما شور و هیجانشون رو احساس می کردم. قدم هاشون تندتر می شد. با همدیگه تصادف می کردند. به همدیگه کمک می کردند که با هم یک چیزیو ببرند. دیدنشون لذت بخش بود

Monday, December 26, 2011

من می تونم

بجنگ!

بجنگ مرجان!

با خودت بجنگ مرجان!

Sunday, December 25, 2011

خدا را صدها بار شکر که به ما دماغ داد

بخش موردعلاقه ی درست کردن غذا برای من وقت هایی هست که

دارم زردچوبه رو اضافه می کنم
یا شوید رو
یا گشنیز و جعفری رو
یا پیاز داغ رو
یا سیر رو
یا فلفل دلمه ای رو
همه چیزهایی رو که بوهای خوب دارند

غذا بدون بو هیچ هست

Saturday, December 24, 2011

قار و قور می کنیم

هوس چیپس مزمز کردم که با مریم بخورم
هوس گردوی تازه کردم که با نغمه بخورم
هوس دل و جیگر کردم که با مامان بخورم
هوس کباب کردم که با متین بخورم
هوس ساندویچ مغز کردم که با مریم و نرمین بخورم
هوس پیتزا کردم که با مامان بخورم
هوس سبزی پلو کردم که با بابا بخورم
هوس گوجه و پیاز کردم که با بابا بخورم
هوس سوپ کردم که با خودم بخورم
هوس قیمه ریزه کردم که با عموها بخورم
هوس خورش ترشی شامی و ترشی تره کردم که با عمو اسماعیل بخورم
هوس آبگوشت کردم که با مریم بخورم
هوس دلمه کردم که با مریم بخورم
 
شکمم داره قار و قور می کنه و به یاد تمام خاطره های خوبم از چیزهای خوشمزه با آدم های پایه افتادم

breaking the ice

بعضی وقت ها می خوای یخ رو بشکنی، اما بهتره دوباره راجع بهش فکر کنی